پلتفرم دانشگاه سیرکمال استاد الهی- بخش الهیات

۲۰ تیر ۱۳۹۸

روز و شب و بی نهایتی ادوار


مباحث بیست و یکم و بیست و دوم ،به ترتیب به نام های «روز و شب» و «بی نهایتی»ادوار به مسئله زمان دورهای آفرینش‌ها و انحلال های مکرر و ادواری مربوط به آنها می پردازند و چون این دو فصل بسیار به هم وابسته اند،هر دو را یکجا بررسی می کنیم، داراشکوه در مبحث بیست ویکم می نویسد: س
س "به طور موحدان هند، عمر براهما که جبریل باشد و فنای برهماند و تمامی روز ظهر که الوهیت باشد ، هژده اَنج سال دنیاست و هر اَنجی هزارسال باشد" س
 سپس می افزاید که:س
س " دورهٔ جبرئیل و طول یک روز براهما ،و نیز عمر تمامی جهان که برهماندا باشد، طبق محاسبات ، برابر هجده سال اَنج است و هر اَنج معادل است با هزار سال ،نه بیشتر و نه کمتر،چنین است محاسباتی که هندیان کرده اند." س
پیش از مطالعه این فصل، باید بگوییم که ما نتوانستیم معنی واژهٔ اَنج را بیابیم .کلماتی که به آن شباهت دارند عبارتند از:  آنچا به معنی حلقه، مشتق از ریشهٔ آیْنچ به معنی خمیده، چین خورده همچون گیسوان چین در چین،و نیز واژهٔ آیْنجانا به معنی مرهم  و داروی چشم، مشتق از آینج ( با ن غنه).س 
در ترجمهٔ سانسکریت مجمع البحرین « اَیْنچ» اَبجا[1] ضبط شده است و معنی آن بنفشه آبی و معادل« پادما» است و هر کدام اسم عدد، به شمار ده میلیارد است. اما اَنچه ذهنمان را پریشان می‌کند این است که زندگی یک روز براهما برابر با هجده سال اَنج محاسبه شده است، و هر اَنج هم از سوی دیگر، برابر هزار سال گرفته شده است؛ پس دورهٔ زندگی برهمن با این حساب ، هجده هزار سال اَنج است. میماند این نکته که آیا این سالها انسانیند یا الهی؛ زیرا می دانیم هر شب و هر روز الهی معادل است با یک سال انسانی. باری بیشتر «پورانا»ها معتقد به یک دورهٔ کوچک ماهایوگا ۱۲۰۰ سالهٔ الهی هستند؛ کریتا ۴۸۰۰ سال الهی است،ترتا ۳۶۰۰سال ،دواپارا ۲۴۰۰ سال،و کالی ۱۲۰۰ سال .جمع این شماره ها برابر ۱۲۰۰۰ سال الهی می شود که ضربد در۳۶۰، رقم ۴٫۳۲۰٫۰۰۰ سال انسانی به دست می آید،حال آنکه یک کالپا ،شامل هزار ماهایوگا،یا حاصلش۱۲٫۰۰۰٫۰۰۰ سال الهی است یا ۴٫۳۲۰٫۰۰۰٫۰۰۰ سال انسانی.این ارقام، همچنین ارقامی که پایین تر داده شد، مربوط به عدد هجده نیست،که دارا دربارهٔ آن می گوید : س
 س " و خصومت عدد هژده برای این است که مراتب اعداد ایشان منحصر است در هژده و از این بالاتر مرتبه قرار نداده اند." س
 این عبارات مبهم ممکن است به این معنی باشد که عددهجده، عددی مقدس است و در سنت هندی تعداد پوراناها هجده تاست احتمالا   در تجزیه این عدد به‌ عناصر متشکله اش، دو عدد ۱ و ۸ به دست می آید که جمع آنها برابر است با عدد مقدس ۹ که حاصل ضرب تثلیث در خودش می باشد.س
در بند اول این فصل نظریه ادوار کیهانی مبتنی بر محتوای پوراناها را مطالعه می کنیم ،در بند دوم به مسئله دورهٔ براهماخواهیم پرداخت که طبق نظر دارا، با طول دورهٔ جبرئیل همسان است، در بند سوم آفرینش‌ها و انحلال های ادواری جهان در هند و اسلام را بنابر نظر دارا مطالعه می کنیم، و در آخرین بند، زمان ادواری را در عرفان اسماعیلی به طورخلاصه شرح خواهیم داد، زیرا به عقیده ما تنها نظریه اسلامی است که شباهتی با مفهوم هندی زمان دورانی یا ادواری دارد.س

س ۱- دوره های کیهانی در نظریه های هندی
نظریه دوره های کیهانی در پوراناها به تفصیل بیان شده است. تفکر هندی شماره آفرینش ها و انحلال‌های ادواری جهان را بسیار بالا برده و به ابعاد سرگیجه آوری رسانده است. در ویش . پور(یکم .سوم۶-۲۶) با بررسی دقیقی دربارهٔ واحدهای زمانی روبه رو هستیم که هرچه بیشتر وسعت پیدا می کنند و ابعاد وحشتناکی به خود می گیرند.س
پورانا می گوید که ۱۵ چشمک که کوتاهترین واحد زمانی (نیمِشا)ست یک کاشتها به وجود می آورند ؛ و ۳۰ کاشتها یک کالا را تشکیل می دهند؛ ۳۰ کالا تشکیل دهندهٔ یک موهورتا است؛۳۰ موهورتا یک روز و یک شب انسانی است؛۳۰روز و شب انسانی برابر است با یک ماه که به دو قسمت تقسیم می شود؛۶ ماه، یک آیانا و ۲ آیانا یک سال شمالی و یکسال جنوبی را تشکیل می دهد. سال جنوبی برابر است با یک شب و سال شمالی برابر است با یک روز خدایان . پس یکسال انسانی معادل یک شب و یک روز الهی است.س
سپس نوبت به واحد سنجش کوچکترین دوره، یعنی یوگا می رسد.ی
۴یوگا(چاتوریوگا) به ترتیب عبارت است از: کریتا،ترتا،دواپارا و کالی که مجموعشان یک ماهایوگا شامل ۱۲۰۰۰سال الهی است. یوگاها دورهٔ کاهنده ای دارند: کرتیا ۴۰۰۰ سال الهی است،ترتا ۳۰۰۰سال،دواپارا ۲۰۰۰سال و کالی۱۰۰۰سال الهی است. دورهٔ ماقبل یوگا،سامدهیا (بامدادان) نام دارد و یکدهم زمان موجود در دورهٔ مابعد خویش است.  در مورد کرتیا ۴۰۰ سال الهی است،در مورد ترتا ۳۰۰ سال و قس علیهذا. دورهٔ بلافاصله بعد از یوگا سامدهیامشا(غروبگاهان)نامیده می شود و به اندازهٔ دورهٔ بامدادان مربوط به خود طول می کشد. زمانِ بین یک بامدادان و یک غروبگاهان را یوگا می نامند. کرتیا،ترتا، دواپارا،و کالی مجموعاً یک ماهایوگا را تشکیل می دهند.۱۰۰۰ ماهایوگا یک ‌روزبراهماست که به علاوه مشتمل است بر ۱۴ مانوانتارا. هر مانوانتارا شامل ۷۱ ماهایوگا ست و ۱۴ مانوانتارا یک روزبراهما یا یک کالپا را تشکیل می‌دهد .در پایان یک کالپا،انحلال علّی( نایمیتکا پرالایا) روی می دهد و به دنبال آن سه جهان بهور ، بهووار، و سوار با آتش از بین می رود. ساکنان ماهارلوکا، در عذاب از حرارت آتش به جانالوکا رخت میکشند....... . سه جهان به صورت اقیانوسی واحد در می آیند و براهما که ذاتش نارایاناست، سه جهان را از هم می درد پیر روی بستر مارشکل خود، می خوابد (بهوگی-شایام گاتاه شِتِ ) .  براهما که از نیلوفر زاده شده(آبجا سامبهاوا)و ساکنان جانالوکا ستایشش می کنند، مدت یک شب که هم اندازه با روز پیدایش اوست می‌خوابد. درپایان این «خود» بزرگ (مهاتمان) است. س
طبق بهاگ.پور. (دوازدهم.چهارم ۱تا۴۳ ) بزرگ‌ترین انحلالی که دورهٔ بزرگ زندگی برهمن را به پایان می رساند، دو پاراردها طول می کشد؛ هر پاراردها ۵۰ سال زندگی برهمن را تشکیل می دهد.انحلال بزرگ، موسوم به پراکریتیک(منسوب به پراکریتی) زندگی کامل برهمن را که صد سال متشکل از روز و شب براهمایی طول میکشد، به پایان می رساند. این انحلال طبق ویش.پور.( یکم ،هفتم,۴۲) هنگامی روی می دهد که تخم برهمن در اصل اولیه (پراکریتام-لایام-براهماندام) منجذب می گردد. س
باری نکته درخور تأکید این است که دورهٔ کامل ماهایوگا شامل چهار عصر با زمان های نامساوی است: درازترین آنها در آغاز پدید می آید و کوتاهترینشان در پایان تناسب به قرار ۱،۲،۳،۴ است.  در نتیجه یک «رگرسیون» فزاینده ازکریتا تا کالی مشاهده می شود. این رگرسیون،از سوی دیگر همراه با کاهش و نزول ارزش‌ها ی اخلاقی است. بین طول زمان و کیفیت دوره، یک همبستگی نمادین وجود دارد. عدد چهار نماد کمال ، شکوفایی و اجرای کلی دارما (قانون اخلاقی) است که بتدریج که به پایان دوره می رسد کاهش و ضعف پیدا می کند، به گونه ای که در پایان کالی فقط یک چهارم دارما باقی می ماند . اما دربارهٔ حوادثی که روی می دهد بهاگ.پور (دواردهم.سوم۱۹-۲۴ ) توصیفی روشن به دست می دهد.س
در کریتا ،چهار پایهٔ دارما را مردم نگاه می دارند ( دارماش چاتو شپاتاجانا یردهیری تا ) یعنی حقیقت (ساتیا) ، خوبی(دایا)، ریاضت و سختی (تاپاس) ، و شفقت (دانا) پایه قانون اخلاقی و کیهانی( دارما )جهان بر این چهار پایه قرار گرفته است.

اثرات این ادوار بر مردم و نحوه رفتار آنها با یکدیگر

مردم ،در کرتیا وارسته اند و نگرشی یکسان نسبت به چیزها (سامادری شا)دارند، در میان خودشان خشنودند، متحمل مقاومند، مطیع حواس خویشند ،آرام و برخوردها و تضادهایی ناشی از نارضایتی پیش می آید؛خشونت و دروغ در دنیاظاهر می شود،ولی مردم هنوز سختی و ریاضت را عمل می کنند. سختدلی و طمع هنوز بر همه بخشهای زندگی بشری مسلط نشده است؛ تأسیس و سلسله مراتب کاستها ( طبقات اجتماعی هند ) پابرجاست و همه شدت و دقت خود را حفظ کرده است.س
در دواپارا نیمی از حقیقت،سفقت،خوبی و ریاضت و سختی که چهارپایه دارما را تشکیل می دهد از بین رفته است ؛عصرثنویتها و تضادهاست که مشخصه آن ضدیتها و خلاف آمدهاست .چهار نام یوگاها از چهار نقش بازی طاس گرفته شده است؛ کریتا خال برنده است؛ ترتا خال تثلیث است و‌ وجه تسمیه اش ۳ خال طاس است دواپارا خال ۲طاس است ، و کالی خال بازنده است . س 
در دواپارا که خصوصیت آن ظهور ثنویتهاست گناهان افزوده می شوند،ولی کشاتریاها و برهمتان، به قول بهاگ.پور.( دوازدهم. سوم،۲۳) هنوز راضی و خشنودند، دسته جمعی زندگی می کنند و دواها را می خوانند و آکنده از جلال و تشخصند.س
کالی خال بازنده است؛ عصر سیاهی است که در آن فقط یک چهارم دارما باقی مانده است. ویش.پور.(ششم.یکم۹تا۵۶)،توصیفی هراس آور از این عصر انحطاط همه ارزش‌های اخلاقی و روحانی به دست می دهد. س
کالی عصر حرص وطمع و رشک و حسد است. اخلاق خوب ،بنیانگذاری کاستها، نظام کیهانی بر روی زمین، اینها همه دستخوش انحطاط خواهندشد؛آیینهای ویژهٔ ساما، ریگ، یاجور دیگر برگزار نخواهد شد.س
ازدواج دیگر طبق آیینهای خاص نکاح صورت نخواهدگرفت، قواعد مربوط به مناسبات استاد و شاگرد نیز مراعات نخواهد شد، همچنین قواعد مربوط به قربانی آتش.س
 این زمان دوران پرستش ثروت خواهد بود؛ کاستها در نژادها مخلوط خواهند شد؛ مرد می تواند در عین حال چندین زن از کاستهای مختلف را نگهداری کند. نظریه های علوم باطن نیز به همین این آسیب خواهند دید،همه کتابها به درجهٔ متون مقدس بالاخواهند رفت . س
زنها، شوهرانشان را اگر بی پول شوند ترک خواهند کرد تا به ازدواج مردان پولدار درآیند. ثروتمند طماعی که ثروت‌های افسانه ای گردآورده، ارباب خانه خواهد شد و مبالغ هنگفتی برای تهیه خانه های مجلل و لغات خودخواهانه خرج خواهد شد، زنان خود را تسلیم هوس های تن خواهند کرد. س
آیینها فاسد خواهند شد ، مردم بدون اجرای تطهیر مقدس غذاخواهند خورد، آگنی، ارباب خانواده را نخواهند پرستید و به نیاکان صدقه نخواهند داد.  زنها حریص و شکمباره خواهند شد، فرزندان بسیار و معاش اندک خواهند داشت؛ از فرمان پدران و مادران و شوهران خود سرپیچی خواهند کرد و به آنهاحرمت نخواهند گذاشت، خودخواه، ناپاک، بی ادب، سبکسر ، سست عفت، و حریص به ارضای هوسهای جسمانی خواهند بود . س
معتکفان با قبول نذورات روستاییان به تأمین زندگی خویش خواهند پرداخت و گدایان حریص و طماع خواهند شد. شاهزادگان ستمگر شده با حیله و نیرنگ و وضع مالیاتهای غیر انسانی رعایای خود را غارت خواهند کرد بی آنکه دربرابر، به حمایت ایشان برخیزند اشخاصی ثروتمند شده ، صاحب فیل و ارابه و اسب خواهند شد و به شاهی و شاهزادگی خواهند رسید. سضعفا، اجیر شده، زیر سلطه قدرتمندان و بهره کشان قرار خواهند گرفت. ویشیاها (افراد عضو کاست کشاورزان) کار کشت زمین ها را که وظیفه و حوزه طبیعی ایشان است ،رها خواهند کرد و با پرداختن به صنایع ابزاری و یدی ،اجیر کاست شودراها (پست ترین طبقه جامعه) خواهند شد. این دوره ،عصر اندوه ومحنت، گرسنگی، خشکسالی، و فلاکت و بینوایی خواهد بود.س 

مردمان آسیب دیده از بلایای طبیعی به سمت جاهای دیگر رهسپار خواهند شد که در آنجا گندم و غلات دیگر هنوز می رویند.فرقه های کافر از هر سو بیدادگریها خواهند کرد وشو دراها به آنها پناهنده خواهند شد. بی فضیلتی در همه جا رشد کرده، سایهٔ زیان آور و بدکارگی خویش را می گستراند و در پی آن طول عمر مردم پایین خواهد آمد ؛ دورهٔ مرگ و میر کودکان است؛ خانواده های پرجمعیت ونقصان تدریجی مرداناست که از خرد باستانی و فضایل طبیعی خویش محروم خواهند شد و هنگامی که آیینهای کفرآمیز افزایش یابد و کسی دیگر به وقف و نذر برای ویشنو صاحب قربانی کمر نبندد، نزول باران بندرت صورت خواهد گرفت، درختان خشک و عقیم خواهند شد و برداشت محصول بسیار کاستی پیدا خواهد یافت و میوه ها خشک خواهند شد ؛ عصر حکومت پایین ترین کاست ، شودراها فرامی رسد.س
چنین است توصیفات هولناکی که در ویشنوپورانا،در مورد عصر سیاه ، یا کالی ای که اینک در آن به سر می بریم ارئه شده است.س بنابر سنت هندو ، ما اکنون در هفتمین مانوانتارای روز فعلی براهما هستیم، هفت تای دیگر در آینده فراخواهند رسید.س کالپا کنونی واراها کالپا نام دارد ، یا کالپای گزار ؛ در هنگام این روز براهماست که ویشنو به صورت یک گزارتناسخ پیدا می کند .این نخستین روز از پنجاهمین سال زندگی براهماست که پس از هفت توفان، با یک انحلال جهان پایان خواهد گرفت.س
زوال تدریجی عصر ها و دوره ها بخوبی اشاره به کیفیت کاهش یابندهٔ ارزش‌های محتوای آنها دارد ، ارزشهایی که با طول زمان این عصرها ارتباط و نسبت دارد . این ارتباط همچنین زمان دوره ای را از نظر کیفیت تعیین می کند ، بطوری که بجاست از زمان هندی به عنوان یک زمان دوره ای و کیفی سخن بگوییم، نوعی فرافکنی یک دورهٔ ابدی و بیزمان که در آن کوچکترین واحد های زمانی دوره ای تا بزرگ ‌ترینشان ،در پی یکدیگر جذب خواهند شد و به پایان نهایی خود خواهند رسید.س
توصیفات کالی یوگا تا اندازه ای زوال و پریشانی حادث در نظریه های اسماعیلی در پایان یک دورهٔ تجلی را به یاد میآورد . س
س« در نزدیکی دورهٔ استتار، صورت ابلیس یا شیطان آزاد می شود و از طریق نشانه هایی وخیم حالت توازن وهماهنگی و عصمت زندگی فرشته وار بشریت را که در دورهٔ قبلی می زیست برهم می زند.» س
زوال و انحطاط ارزشهای اخلاقی، درهند، تعیین کنندهٔ پایان یک دورهٔ آفرینش و یک نظم است؛ علائم زمانها و نشانه های طلایهٔ یک فاجعهٔ قریب الوقوع است، زوال و خاتمه تدریجی ارزشهایی که عاری از ذات و گوهر خود شده اند. برای پایان دادن به این فساد تدریجی لازمه طبیعت خود چیز هاست که انحلال فرا می‌رسد وبه عصر فرسوده و کهنهٔ دنیا خاتمه می بخشد و عصر دیگری آغاز می گردد؛همان طور که دراعتقاد اسماعیلیه، درپایان یک عصر تجلی، نشانه های وخیم برهم زنندهٔ توازن دوره آشکار می شود و پیشاپیش، حلول یک دوره جدید باطنی را با سقوط یک «آدم » جزئی اعلام می کند.س
س (abja)[1] س

منبع:س
آیین هندو و عرفان اسلامی
داریوش شایگان
بر اساس مجمع البحرین داراشکوه
v,c , af , fd kihdjd hn,hv  :کد آرشیو در فصلنامه اندیشه آنلاین آلمان 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر